Zensur von Text auf Farsi auf de.indymedia.org

Solidarität behindert: indy.de löscht Beitrag mit Infos auf Farsi (Iranisch)

Gestern abend wurde ein Beitrag iranischer Genossen hopimanchester@googlemail.com
http://www.hopoi.org auf farsi, der die Zensur im Iran umgehen sollte auf indy.de veröffentlicht.

 Kurze Zeit später wurde das Bulletin auf Farsi mit Infos von der Protestbewegung im Iran von den indy.de mods gelöscht. http://de.indymedia.org/2009/06/253905.shtml

Ein Beispiel dafür wie ideologische Kleingärtner gegen ein Beispiel praktischer Solidarität vorgehen.

Hintergrund der Solidaritätskation:

Eine grass-root-inititiative aus der Protestbewegung (siehe oben) hatte um Solidarität gebeten. Um die Zensur im Iran zu umgehen, sollte ein Text auf Farsi auf verschiedenen Internetseiten gesetzt werden. Er wurde zuerst auf englischen sites und auf indy-uk veröffentlicht. Der Text enthält technische Hinweise, Aufrufe, Flugblattexte und Treffpunkte für Kundgebungen, siehe:
http://www.indymedia.org.uk/en/2009/06/432612.html?c=on#c226207

Wieder mal typisch für die kleinkarierte provinzielle Borniertheit de.doitscher de.indy-mods dass sie solche wichtigen infos für die Protestbewegung im Iran löschen.

Wahrscheinlich meinten die de. mods, ein Beitrag auf farsi muss auf dem iranischen indymedia veröffentlicht werden.

Zeige Kommentare: ausgeklappt | moderiert

Wenn das stimmt, wieder mal ein Armutszeugnis für die Schrebergartenhomeopage indymedia...

Vielleicht lag es ja auch daran, dass keine eigenen Termine oder Aufrufe veröffentlicht werden dürfen. (Was übrigens wenn es um Aufrufe von indymedia geht, beispielweise für spenden, immer wieder galant umgangen wird und noch nicht einmal der altbekannte hinweis eingeblendet wird...)

Tja vielleicht könnte es aber auch sein, dass niemand der Moderatoren Farsi kann. Und dementsprechend völlig unklar ist, was der Inhalt des Textes war, da ja noch nicht mal eine englische Übersetzung beilag.

 

Und was nützen wichtigen Informationen der Protestbewegungen, wenn sie 1.) als solche nicht identifizierbar sind 2) mangels Übersetzung sowieso nicht verbreitet werden können.

 

Denn die des Farsimächtigen schauen sowieso nicht auf indymedia, um sich über die aktuelle Situation zu informieren. Dafür gibt es andere und bessere Kanäle...

und einer englischen Einleitung und Zwischentexten auf Englisch editiert. Kann man auch auf dem link zu dem Artikel auf indy.uk lesen. Sorry, aber da können sich die Mods nicht rausreden - es ist mal wieder ein typischer fall von deutschem Kleingeist.

Und wenn der Artikel auf indy.uk wie auch weiteren imc gepostet worden ist. Wo besteht denn das Problem?

Er war nicht mit einer deutschen Einleitung versehen und es gibt auch keine erklärende englische Zwischenkommentare! Das ist eine glatte Lüge:

 

Aber linksunten ist inzwischen ja garnichts mehr zu blöde und toleriert ehranrührende Formulierungen, wie dass es bei de.indymedia.org die 'Mullahzensur' tobt...

 

شعار روز In our continuing bid to help comrades beat the filters in Iran students and workers have asked for those outside of Iran to post the location of demonstrations, the main slogans and some important news across the internet. We ask comrades and supporters to help in this. // How to use SMS in Iran//

 

شعار روز

آن خس و خاشاک تویی/پست تر از خاک تویی/شور منم نور منم/عاشق رنجور
منم/زور تویی کور تویی/هاله ی بی نور تویی/دلیر بی باک منم/مالک این خاک
من

http://www.indymedia.org.uk/en/2009/06/432612.html

News:

نیاوران و فرمانیه و دارن ماهواره ها رو جمع می کنند. می خوان کل تهران
رو ماهواره هاش رو جمع کنند... در رو باز نکنید...لطفا به همه تلفنی
اطلاع بدهید...بچه ها خبر موثق و مهم از ایران : وزارت بهداشت بخشنامه
کرده که همهٔ امبولانسها باید مجروح ها رو ببرند بیمارستان سپاه، مجروح
ها روسوار امبولانسها نکنید ، با ماشینهای شخصی برسانید

Mohsen Makhbalbaf and Marjan Satrapi and Daniel Cohn Bendit have taken
the unofficial vote count results to the EU in Brussels at a press
conference.

بانگ "الـلـه اکــبر" در پشت بام ها اطمینان بخش قلب های ملت ایران

قلم - عقربه های ساعت که به 10 می رسد، مردم معترض به تقلب در انتخابات
در قراری نانوشته، باز هم غریو "الله اکبر" سر دادند و برای آنکه ذکر
مبارک "الله اکبر"شان را هم به یغما نبرند، "یاحسین، میرحسین" را تکرار
کردند.

به گزارش خبرنگاران قلم نیوز، حامیان میرحسین موسوی و معترضان به تقلب
آشکار و بی سابقه در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در نقاط مختلف
کشور در قراری نانوشته با هم راس ساعت 10 هر شب برای نشان دادن اعتراضشان
ذکر مبارک "الله اکبر" را در پشت بام های خود تکرار می کنند و از خدای
یکتا مدد می جویند.

مردم معترض در سراسر کشور امشب برای آنکه ذکر مبارک "الله اکبر"شان را هم
به یغما نبرند و قلب معنا نکنند، در میان "الله اکبر"هایشان، شعار "یا
حسین، میرحسین" سر دادند.

FRIDAY

- ساعت ۱۱ صبح جمعه حامیان کروبی و موسوی جهت برگزاری راهپیمایی در میدان
هفت تیر جمع خواهند شد. این تجمع به دعوت مهدی کروبی و برای همدردی و
پاسداشت خون شهدای مظلوم کوی دانشگاه و راهپیمایی های اخیر؛ برگزار
میشود. در این راهپیمایی عظیم که مهدی کروبی خود پیشاپیش جمعیت حرکت
خواهد کرد برای رساندن پیام مردم در احیای رای آنان؛ به سمت محل برگزاری
نماز جمعه صورت خواهد پذیرفت.

- مهدی کروبی در پیامی خطاب به ملت ایران گفت: آگاه باشید که شما را در
این شرایط سخت تنها نخواهم گذاشت و هرچه توان دارم در جهت بازگرداندن
حاکمیت قانون و احیای جمهوریت در پرتو اندیشه امام خمینی(ره) بکارخواهم
بست و در این راستا ثابت قدم خواهم بود. در بخش دیگری از این پیام آمده
است: هر ایرانی با هر اندیشه، که احساس میکند که برخلاف اصل وفای حاکمیت
به عهد(اوفو بالقود) در رای او خیانت شده است در راهپیمایی روز جمعه
حضور یابد تا پیام خود را به گوش همگان برسانیم. توضیحات تکمیلی در
ادامه خواهد آمد

۱- پاسداشت خون شهدای کوی دانشگاه و شهدای راهپیمایی های اخیر در سراسر ایران
۲- آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی در بند
۳- رساندن پیام اعتراض تمامی مردمی که نسبت به آرائشان خیانت شده است
۴- اعلام درخواست ابطال نتیجه انتخابات

ویدئو کلیپ آزادی حق اعتراض

 http://www.youtube.com/watch?v=hOCdFntK9uE

درخواست جدید صدور مجوز راهپیمایی در خیابان آزادی

قلم - مجمع روحانیون مبارز در نامه‌ای به فرمانداری تهران برای روز شنبه
مورخ 30 /3/ 88 به منظور برگزاری راهپیمایی از میدان انقلاب تا آزادی
درخواست مجوز کرد.

به گزارش قلم نیوز، مجمع روحانیون مبارز در نامه‌ای به فرمانداری تهران
برای روز شنبه مورخ 30/3/88 به منظور برگزاری راهپیمایی از میدان انقلاب
تا آزادی درخواست مجوز کرد.

یک مقام مسوول در مجمع در این باره گفت: در این راهپیمایی که با حضور حجت
الاسلام و المسلمین خاتمی و اعضای مجمع برگزار خواهد شد، میرحسین موسوی
سخنرانی خواهد کرد.

وی اظهار کرد: در پی تقاضای مکرر مردم حق طلب برای صیانت از آراء خود در
نامه‌ای به فرمانداری تهران صدور این مجوز درخواست شد.

این راهپیمایی درصورت اخذ مجوز از ساعت 16 تا 19 بعدازظهر صورت می‌گیرد.
هدف از این راهپیمایی پی‌گیری مطالبات قانونی مردم و تداوم اعتراض مدنی
آنان است.

SEND TO ALL PLEASE …

MOHEM!!!

۲ وبسایت تقلبی (?) موسوی برای گردآوری اطلاعات مخالفان توسط وزارت اطلاعات ـ

این 2 وبسایت www.mirhoseyn.ir و www.mirhoseyn.com از شما می خواهند که
نام، شماره تلفن و ایمیل خود را وارد کنید. با دادن شماره تلفن و یا آدرس
ایمیل وزارت اطلاعات می تواند شما را دستگیر کند. این دام وزارت اطلاعات
برای دستگیری مخالفان است، این خبر را سریعا و وسیعا پخش کنید. این دو
وبسایت توسط شخصی با نام علی بهزادیان نژاد ثبت شده اند. شماره موبایل
این شخص: 09329541748 حتی اگر این وبسایت واقعا متعلق به موسوی باشد
اکیدا از دادن مشخصات شخصی خود خودداری کنید! امنیت خود را جدی بگیرید

چه باید کرد؟

اوّل عصبانی نباشیم تا بتوانیم فکر کنیم.

دوّم، نباید به سمت فضای امنیّتی رفت. مجاهدین خلق اوائل انقلاب این راه
را رفته اند. وقتی ردّ صلاحیّت شدند اوّل تظاهرات کردند بعد خشونت کردند
بعد که راههاشان بسته شد گفتند هر پنج نفری خودشان هماهنگ شوند و فضا را
نا امن کنند تا جمهوریّتی نماند که رییس جمهوری داشته باشد تا وقتی که
کوتاه بیایند. آن طرفی ها تا پای همه جایش ایستاده اند - از خشونت راه به
جایی برده نمی شود، مردمش هم نیست. میر دعوت به آرامش کرده و انا لله
خوانده که حافظ آرای ماست.

سوّم، همه گوشمان به میرحسین. دهن به دهن کنید هر حرف میر حسین را مثل هر
اعلامیّه امام. میرحسین رسانه ندارد. حرفش را به گوش همه برسانید. ولایت
میر. مواظب شایعه ها هم باشید. نقل قول از کسی بپذیرید که آشنا است. دروغ
است که فردا کوچه میرهادی ساعت 12:30. حرفهای میر بوی خودش را دارد. الله
اکبرهای شبانه فکر او بود. تجمع کوچه فلان فکر او نیست. میر دعوت به
آرامش کرده و انا لله خوانده که حافظ آرای ماست.

چهارم، نا امید نشوید. این صدای اعتراض نباید خاموش شود. یک صدای رسمی
مخالف در داخل حکومت ایران در حال به دنیا آمدن است. بگذاریم با ارامش و
حمایت راحت زایمان کند. این صدا نباید خاموش شود. دسته بندی در بدنه قدرت
تازه درست و حسابی در حال شکل گرفتن است. یادتان باشد اکثریّت مجلس
خبرگان به هاشمی رفسنجانی رای داد. خیلی از نمایندگان اصولگرا به احمدی
نژاد رای ندادند. قالیباف و رضایی هم پشت احمدی نژاد نبودند. این
انتخابات بلند گویی شد که صدای مخالف در درون نظام سیاسی ایران بلند شود.
هدف همه ما باید نهادینه شدن صدای مخالفی که برانداز هم نیست در متن نظام
سیاسی ایران باشد. طولانی تر از نتیجه این انتخابات فکر کنید. هر ایرانی
از امروز باید رسانه حزب شود. بین خودمان دهن به دهن باید قرار شعارهای
شبانه بگذاریم. دهن به دهن بین خودمان بیانیّه چاپ کنیم و در و دیوار
اداره بچسبانیم. دهن به دهن بین خودمان روزنامه اینترنتی درست کنیم پرینت
کنیم و بین مردم پخش کنیم. شبها سر راه اداره خبرهای پرینت شده را زیر در
پارکینگها پخش کنیم. سبز بپوشیم. ایمیل لیست بسازیم. کانالهایی بشویم
برای رساندن پیام میر به مردم.

پنجم، آرامش نشانه عدم اعتراض نیست. باید تلاش کنیم اعتراضمان به نحوی
باشد که بهانه قلع و قمع ندهد. به سمتی برویم که یک صدای مخالف قوی مثل
همه کشورهای دنیا از داخل حکومت شنیده شود. هر چه این صدا به مرکز قدرت
نزدیک تر باشد قدرتش برای پاسداری از حقوق پشتیبانانش بیشتر میشود. سعی
نکنیم با قدرت قهر کنیم. و این معنی اش سکوت نیست.

پنجم، فکر نکنید فقط ایران پر از ظلم است. یادتان باشد جورج بوش هم در
مقابل ال گور با تقلب انتخاباتی برنده شد. یادتان باشد جورج بوش هم با
دروغ گفتن و سو استفاده از منابع حکومتی در انتخابات میان دوره ای برنده
شد. به اینها فکر کنید شاید کمتر احساس بدبختی کنید.

ششم، آنها که خارجید هماهنگ شوید. از دولتهایمان توقعات مشخص داشته
باشیم. مثلا اعتراض رسمی به سفرای ایران به عدم شفافیّت و محدود کردن
اعتراض یک نماینده مطرح مردم. مثلا ممنوعیّت سفرهای خارجی رییس جمهور تا
زمانی که وضعیّت انتخابات روشن نشده است.

هفتم، دروغ را باور نکنید. حتی اگر به چه بزرگی باشد

در ايران ما، کارزاری بزرگ برای به رسميت شناختن حق تعيين سرنوشت مردم در
جريان است. فراتر از گزارشات خبری دردناک، راهبران حرکت مدنی ناگزير از
ارزيابی مستمر شرايط امنيتی موجود و توازن قوا ميان بازيگران اصلی صحنه
اند.

الف - ماشين سرکوب

۱ – جمهوری اسلامی ايران صاحب يکی از بهترين سخت افزارهای سرکوب در جهان
است، نيروی زمينی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در طرح نوين سازماندهی با
بهره گيری از توان نيروی مقاومت بسيج پرتعداد ترين سخت افزار سرکوب را در
اختيار حاکميت ايران قرار می دهد.

۲ – نيروی انتظامی جمهوری اسلامی ايران و يگانهای ويژه پاسداران که در
ميانه تحول و نوسازی از نيروی سرکوب زمينی به پليس حرفه ای ضد شورش اند.

۳ – راهبرد وزارت اطلاعات ايران، راهبری ضد تشکيلات است تا ضد شورش.
گرايش امنيت داخلی در وزارت اطلاعات بيشتر گرايش سياسی است تا امنيتی.

۴ – ماشين پروپاگاندا: صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران بازوی اصلی ماشين
پروپاگاندای حاکميت است. سازمان تبليغات اسلامی و ائمه جمعه نيز از ديگر
دستگاههای بسيج توده ای در ايرانند.

ب – سرکوب و اعتراضات فعلی

۱ - راهبرد حاکميت در درگيری سپاه به شرح ذيل است: استفاده گسترده از
نيروهای معاونت اطلاعات عمليات ستاد مشترک در شناسايی، استفاده از کادر
يگانهای نيروی زمينی در سرکوب با لباس شخصی ، استفاده از نيروی مخصوص
سپاه – مجهز به خودروهای زرهی ضد شورش چينی و در فاز آخر سرکوب، مشت
آهنين و حکومت نظامی. توجه به اين نکته کاملا ضروری است که ورود پرسنل
نيروی زمينی سپاه آخرين فاز درگيری در ايران است و اگر نيروی زمينی سپاه
با استفاده از ابزار زرهی قادر به کنترل تظاهرات نباشد، نظام سياسی تسليم
شده، سقوط خواهد کرد.

۲- تظاهرات اخير نخستين آزمايش يگانهای ويژه نيروی انتظامی برای کنترل
تظاهرات دامنه دار بود، همانطور که از تصاوير و اخبار رويدادها مشخص است،
نيروی موتورسوار يگان ويژه در ساعات نخستين تظاهرات نسبتا محدود روزهای
شنبه و يکشنبه از کنتزل جمعيت تظاهر کننده بازماند، توان موتوری نيروی
انتظامی به حداقل رسيده و مديريت نيرو ناچار از توقف مانور موتوری در شهر
تهران شد. نيروی انتظامی ايران به لحاظ اتکای صرف به پرسنل فاقد انگيزه
وظيفه ناتوان از کنترل تظاهرات دامنه دار شهری است.

۳ – وزارت اطلاعات ايران اساسا تنها برای دستگيری رهبران گروهها و احزاب
سياسی، قومی و ... و مبارزه با حرکات سازماندهی شده تشکيلاتی تجهيز شده
است. سخت افزار وزارت اطلاعات مجهز به پرسنل محدودی برای شنود تماس های
تلفنی و مراقبت ويدئويی رفت و آمدهاست. ادارات اطلاعات شهرستانها فاقد
نيروی انسانی و سخت افزار کنترل اعتراضات گسترده مردمی اند. راهبرد فعلی
وزارت اطلاعات با همکاری اطلاعات سپاه بازداشت افرادی که است که به زعم
وزارت اطلاعات، به ميلينگ ليست ها، ليست تلفن و آدرس فعالان سياسی
ستادهای ميرحسين و کروبی دسترسی دارند. اساس حرکت وزارت اطلاعات بر اين
گمانه کاملا اشتباه استوار است که مردم معترض در خيابانها توسط ستادهای
کروبی و موسوی سازماندهی شده اند.

۴ – ماشين پروپاگاندای جمهوری اسلامی ايران، مانند تمام دستگاههای
ارتباطی توتاليتر فاقد توان ارائه تصويری رنگی و يا حتی سياه و سفيد از
وقايع می باشد، تنها يک قرائت از وقايع می تواند به عنوان حقيقت مطلق و
ديدگاه رهبری به شهروندان ارائه شود، وظيفه ديگر صدا و سيما دعوت
شهروندان به آرامش، ايجاد رعب عمومی و ايفای نقش بيسيم رهبری شبه نظاميان
برای سرکوب است. صدا و سيما موظف است از آغشته شدن شمار بيشتری از
شهروندان به مناقشه موجود جلوگيری کرده، شهروندان را در خانه نگاه دارد.
بنگاههای اقتصادی را به ادامه کار تشويق کرده ، تصويری از رهبر و مسئولين
مسلط و جبار را به نمايش گزارد. مسئولين صدا و سيما به خوبی می دانند با
گسترش اعتراضات، صدا و سيما مخاطبان خود را به سرعت از دست داده،
شهروندان کشور در ابعاد ميليونی برای کسب خبر به سراغ راديوهای موج
کوتاه، گيرنده های ماهواره و کانالهای خبررسانی شفاهی می روند.

ج – منظره کلی سرکوب

توانايی دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی ايران در مهار اعتراضات حاضر عميقا
محل ترديد است.

۱ - ميزان ابتلای جمعيت کشور به پديده اعتراض خيابانی، حتی در مقياس
جهانی تاريخی است. در سی سال گذشته و در هيچيک از کشورهای جهان اعتراضاتی
به وسعت اعتراضات امروز ايران واقع نشده. توازن ماشين سرکوب و جمعيت
تظاهرکننده در شهرهای بزرگ کشور به شدت به نفع اعتراض کنندگان است. حتی
اگر شمار تظاهر کنندگان فعلی ۹۰% کاهش يابد، بر اساس معيارهای دانش فنی
سرکوب، دستگاه سرکوب قادر به سرکوب سخت نخواهد بود. سخت افزار سرکوب
ايران در تهران و پنج شهر بزرگ کشور و چهارپايانه با مختصات واگرايی
قومی، مذهبی و قاچاق مستقر است. نيروی انسانی سرکوب خصوصا در شهرهای کوچک
کشور چنان ناچيز است که در صورت گسترش اعتراضات به شهرستانها، امکان
مقاومت ماشين سرکوب تنها در شهرهای بزرگ، آنهم برای زمان محدود، قابل
تصور است. بر اساس ناآرميهای گذشته که نمونه بارز آن ناآراميهای اسلامشهر
و قزوين می باشند، کنترل شهرهای کوچک در صورت سرکوب سخت در کسری از روز
به دست معترضين خواهد افتاد و اين درحاليست که درصد قابل توجهی از جمعيت
حاشيه ايران، به لحاظ درگيريهای عراق و افغانستان و بازارچه های مرزی
سلاح ارزان، مسلح اند.

۲ – نيروی زمينی سپاه پاسداران و دو واحد بزرگ مکانيزه تحت امر قرارگاه
ثارالله، برگ برنده دستگاه امنيت کشور در کنترل پايتخت اند، ۸۵% نيروهای
اين دوواحد را سربازان وظيفه فاقد انگيزه و آموزش نديده تشکيل داده اند.
در شهر تهران با فروش ميليونی وسايل نقليه سواری، در دهه ۱۳۸۰، طبقات
پرتعداد حاشيه شهرها دارای وسيله نقليه شخصی شدند، در چند روز گذشته با
ورود خودروهای سواری معترضين در مقياس چندصدهزاری بزرگراههای راهبری شهر،
مرکز به شمال و شرق به غرب کاملا مسدود شدند، استفاده گسترده از نيروی
سرکوب مکانيزه در چنين شرايطی ناممکن است. نمونه مشخص اين مشکل انسداد
کامل بزرگراه شيخ فضل الله در جريان تظاهرات روز دوشنبه بود که انتقال
وسايل يگان ويژه از شمال تهران را ناممکن ساخت. در چهارشهر بزرگ کشور نيز
مشکل کاملا مشابهی وجود دارد با اين تفاوت که از شبکه بزرگراهی بسيار
محدودتری در قياس با تهران برخوردارند.

۳ – توان عملياتی واحدهای نيروی زمينی سپاه در سرکوب – با آماده باش و
لغو مرخصی پرسنل وظيفه بين دو هفته تا ۱۰ روز می باشد، تداوم اعتراض
گسترده بيش از مدت فوق به فرار گسترده پرسنل وظيفه و ريزش نيروی شديد
واحدهای عمليات شهری می انجامد. من قصد ندارم وارد جزئيات طراحی سازمان
مديريتی نيروی زمينی سپاه شوم و همچنين در مقطع فعلی علاقه ای به تحليل
واکنش احتمالی نيروی زمينی ارتش به سرکوب گسترده شهروندان ندارم. تنها
بسيار سربسته مايلم به نکته ای اشاره کنم که در صورت صدور دستور سرکوب
گسترده تظاهر کنندگان اکثريت قريب به اتفاق پرسنل وظيفه، افسران و
فرماندهان سپاه از شليک سرباز خواهند زد. به باور من واقعه دردناک روز
دوشنبه اتفاقی کاملا خارج از کنترل و ناشی از فشار روانی روی نيروی فاقد
آموزش مسلح است و احتمال تکرار آن در سطح گسترده بسيار ناچيز می باشد.

اين يادداشتها ادامه خواهد يافت و در قسمتهای بعدی اين مقالات به ارزيابی
نقش انکار ناپذير ايرانيان مقيم خارج از کشور، اينترنت و رسانه های فارسی
زبان غير دولتی خواهم پرداخت.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------

در جلسه انتخاباتي احمدي نژاد چه گذشت؟

انتشار متن مذاکرات جلسات محرمانه و خصوصی

احمدي نژاد به حاضران مي گويد برنامه انتخابات رياست جمهوري دوره دهم به
گونه يي مديريت شده است كه پيروزي ما درآن قطعي است و ما اهدافي بسيار
فراتر از اين انتخابات داريم...

درجلسه انتخاباتي مهمي كه با حضور محمود احمدي نژاد، مجتبي هاشمي ثمره،
اسفنديار رحيم مشايي، غلام حسين الهام و برخي نمايندگان مجلس كه مورد
اعتماد احمدي نژاد هستند، چون آقا تهراني و اسماعيل كوثري و چند تن از
مسئولان مهم ستاد انتخاباتي محمود احمدي نژاد برگزار شده است، احمدي نژاد
از قصد خود براي تغيير قانون اساسي خبر داده و گفته است كه هيچ معنايي
ندارد رياست جمهوري در ايران دو دوره يي باشد و همانگونه كه نمايندگي
مجلس در ايران نامحدود است، دوران رياست جمهوري هم بايد نامحدود باشد.

به گزارش جمهوريت، در اين جلسه انتخاباتي كه چند روز پيش از استعفاي
مجتبي هاشمي ثمره از مقام مشاورت رياست جمهوري برگزار شده است، احمدي
نژاد گفته است كه ماموريت همه طرفداران دولت به ويژه نمايندگان مجلس اين
است كه زمزمه هاي تغيير قانون اساسي را سر بدهند.

در اين جلسه غلام حسين الهام با طرح مباحث حقوقي و اسماعيل كوثري با طرح
مباحث سياسي گفته اند كه در سال آخر رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني هم برخي
نمايندگان در مجلس نطق كردند و گفتند كه مي بايستي شرايط قانوني براي حذف
محدوديت دو دوره يي انتخابات رياست جمهوري فراهم شود اما افكار عمومي،
احزاب و گروههاي سياسي ازاين ايده استقبال نكردند لذا طرح ياد شده در
همان ابتدا مسكوت گذاشته شد. احمدي نژاد پاسخ مي دهد اشتباه آنان اين بود
كه طرح شان را پيگيري نكردند و مي بينيد كه تاوان آنرا هم پس مي دهند كه
انشاالله در دوره دوم تمامي پست هاي سياسي و مراكز مهم مالي را كه در
اختيار آنان است، از دست شان خارج مي كنيم و در اختيار خود خواهيم گرفت.

احمدي نژاد مي افزايد: البته آنان در انتخابات شوراي شهر دوم هم همين
اشتباه استراتژيك را مرتكب شدند و در واقع با برگزاري آن انتخابات در
حاليكه مي توانستند فضا را مديريت كنند، ولي اين كار را نكردند و يك سنگر
مهم را از دست دادند و آن سنگر سكوي پرش ما به مراحل بعدي شد و اكنون به
جايي رسيده ايم كه آنان ديگر از نظر سياسي مرده اند و كارشان تمام است. و
البته اين سنگر هم سكوي پرش ما به مرحله نهايي خواهد بود.
احمدي نژاد سپس به تجارب سياسي خود اشاره مي كند و مي گويد البته فكر
نكنيد به اين راحتي به اينجاها رسيده ايم. كساني كه به ظاهر دوست ما
هستند اما در پشت ديوار خانه مان « اشاره به مجلس » مي نشينند و طرح مي
دهند كه مثلاً به بهانه تجميع انتخابات طول دوره رياست جمهوري بنده را كم
بكنند تا شايد زودتر از دست من خلاص شوند، اما ديديد كه به نتيجه نرسيدند
و نمي دانستند كه ما حالا حالا ها در خدمت آنان خواهيم بود. در اين لحظه
حضار مي خندند و احمدي نژاد ادامه مي دهد اولين اشتباه در سياست آخرين
اشتباه هم خواهد بود... به نظر شما چرا هرچقدر به ما فشار آوردند كه يكي
از نزديكترين همراهان حاضر در اين جمع « اشاره به مشايي » را از قطار
دولت پياده كنيم، زير بار نرفتيم؟ چون اگر زير بار مي رفتيم داستان ادامه
پيدا مي كرد و روياي كساني كه مي خواستند زمستان ٨٧ دولت را از اكثريت
بيندازند تحقق پيدا مي كرد و شكست طرح آنان به خاطر ايستادگي ما بود
وگرنه معلوم نبود اين دولت الان به چه سرانجامي رسيده بود.

احمدي نژاد مي گويد كساني بودند كه مي خواستند با اختياراتي كه با امضاي
ما به دست آورده بودند با اين تصور كه از قدرت فراواني برخوردارند مسير
پرونده هسته يي را عوض كنند ولي ديديد نتوانستند و ناچار صحنه را ترك
كردند هرچند اكنون در جاي ديگري مشغول حفر سنگر براي مقابله با دولت اند
و برخلاف قول و قرارها، كارهايي مي كنند كه قول داده بودند، انجام ندهند
كه البته اين اقدامات از ديد ما پنهان نيست و ان را به حسابشان ميگذاريم.

احمدي نژاد به ماجراي كردان اشاره مي كند و مي گويد البته در جاهاي ديگري
هم گفته ام و مي گويم من حاضر بودم جناب كردان را در كابينه دهم هم جا
بدهم و اگر مجلس استيضاح نكرده بود قطعاً او اكنون وزير كشور باقي مانده
بود چرا كه همه شما مي دانيد من در عزل و نصب مقامات دولت هيچ ملاحظه يي
ندارم اما به همان ميزان هم كه از ناحيه خارج حتي آن بالايي ها يا قم به
بنده براي عزل و نصب ها توصيه يا فشار وارد شود من زير بار نمي روم
ومحترمانه مي گويم شما يا كاره يي نيستيد كه در اين صورت الزامي به پذيرش
راي شما ندارم و اگر هم قانون به شما اجازه عزل و نصب داده است، خوب
خودتان از اختيار قانوني تان استفاده كنيد چرا مي خواهيد بنده مايه
بگذارم درحاليكه به همكارانم اعتماد كامل دارم.
احمدي نژاد مي افزايد: البته به شما بگويم من برخي از اين آدم ها را از
عرصه خارج كرده ام، فعلاً با برخي مدار مي كنم تا موقع مناسب اش برسد و
آنان را غربال خواهم كرد و يك سرندي را با سوراخ هاي ريز درست كرده ام كه
آدم ها به اين راحتي ها نتوانند از آن عبور كنند... هركس از اين سرند
عبور كرد دوست ما محسوب مي شود ولاغير!

الهام پاسخ مي دهد كه اما تغيير قانون اساسي شرايطي دارد كه ممكن است با
مقاومت مجلس مواجه شود. احمدي نژاد مي گويد كه ما بايد ازتجارب دوستان
مان در آمريكاي لاتين ياد بگيريم. مگر آقاي چاوز نبود كه با مقاومت وصف
ناشدني همين تغييرات را در قانون اساسي خودشان اعمال كردند پس ما هم مي
توانيم چنين اقداماتي را انجام دهيم فقط يك شرط دارد و آن هم نترسيدن اس

Vartan
 e-mail: hopimanchester@googlemail.com
 Homepage: http://www.hopoi.org

dispatches from Tehran:
http://www.workersliberty.org/story/2009/06/17/dispatch-tehran-16-june-d...

Interviews

http://www.workersliberty.org/story/2009/06/16/interview-iranian-sociali...

 

 

 

 

So und jetzt mal ehrlich, was soll man mit diesem Post denn anfangen???

In der Tat ist „Mullahzensur“ im Titel aus meiner Sicht diffamierend, auch wenn ich durchaus zugestehe, dass man da anderer Ansicht sein kann. Ich habe das geändert und verweise auf die Versionsgeschichte, in der die Originalversion des Artikels eingesehen werden kann. Allerdings frage ich mich, warum Indymedia linksunten „ja garnichts mehr zu blöde“ sei, was  ohne weitere Belege nicht minder diffamierend ist. Auf linksunten versuchen wir so wenig Zensur wie möglich auszuüben, sind aber durchaus gesprächsbereit – auch ohne vorherige Diffamierung.

"In der Tat ist „Mullahzensur“ im Titel aus meiner Sicht diffamierend, auch wenn ich durchaus zugestehe, dass man da anderer Ansicht sein kann."

 

Jo bei indymedia sind nur mullah-agenten unterwegs. Oder war es der Mossad oder die Berliner? Wer weiß.

 

Das es vielleicht einfach darum geht indymedia weiterhin benutzbar zu halten, was nicht der Fall wäre, wenn entsprechend des kategorischen Imperatives jeder irgendwelche c&p reinstellt. In diesem Fall ist das offensichtliche c&p ('please send to all') noch nicht mal nachvollziehbar, weil wohl  niemand aus der Moderation ohne enormen Rechercheaufwand überhaupt verstehen kann, worum es geht.

 

Der Vorteil von linksunten ist, das mangels Relevanz ihr für die Spammer und - mein Anliegen ist so wichtig, dass ich auf journalistischen Regeln scheißen kann und einfach mal so kommentarlos ein Text reinballere - kein Ziel abgebt.

 

Aber vielleicht sollte man sich einfach mal an 'riotqueer', Engelbart, cpspammer und all die anderen wenden und sie auffordern endlich mal linksunten zur Kenntnis zu nehmen. Vielleicht reicht es auch aus, mal jeden Tag so 5-10 Texte hier reinzukopieren, damit ihr und die User merken worin das Problem besteht...

Wenn du willst, können wir das gerne über Mail ausdiskutieren, nicht jedoch in einer Kommentarschlacht.

In der Einleitung steht klar und deutlich: 

 

"In our continuing bid to help comrades beat the filters in Iran students and workers have asked for those outside of Iran to post the location of demonstrations, the main slogans and some important news across the internet. We ask comrades and supporters to help in this." 

 

Schlüsselwörter: THOSE OUTSIDE IRAN ....TO POST ....ACROSS THE INTERNET ...WE ASK ...TO HELP IN THIS 

 

Also soviel Englisch konnten die indymotz wohl verstehen, um zu raffen um was es ging. Und dass die diktatur im iran alles tut um das internet zu zensieren wußtet ihr auch,  und dass es leute gibt, die was dagegen tun wollen auch.

 

Ach, die armem Motz haben das Englisch nicht verstanden. Daran lags. Da sind wir alle Studenten, aber das war sooo schwer zu verstehen. 

 

Ansonsten sind sie ja so weltoffen und bar jeden Verdachts kleingärtnerischer Verbortheit und Provinzialität, deswegen gibt es ja sogar auf wikipedia einen eintrag der sich mit zensur und der balkenitis bei unser kleinen unabhängigen journalistenschule indymedia.de beschäftigt. Erinnert sei auch nur an die Zensur wegen Gaza.

 

Sagen wir mal so, wenn es nicht die aktuelle entwicklung vom Samstag im Iran gegeben hätte, wären die Groß-Motz über dem vorwurf der "Mullahzensur" doch so was von drüber gestanden - das wäre ihnen total vorbeigegangen.

 

Vielleicht denkt ihr in zukunft einfach mal nach. Vielleicht tun sich die IMC s auch mal zusammen und machen nen Farsi/Englisch IMC

 

- Bloß, bitte ohne deutsche mods! 

wenige online-medien haben so viel zu qualittässtandards für grassrout berichterstattung diskutiert wie indymedia. die verschiedenen indymedia kollektive sind da sicher zu verschiedenen ergebnissen gekommen und manche moderationspolitik ist mir sympathischer als andere.

 

konkret: im vorliegenden fall wär es imho gut, erstens farsi-meldungen zu verstehen, zweitens unverstandenes zunächst in quarantäne zu schicken  und sich beim prüfen zeit zu lassen und drittens, nicht ohne weiteres davon auszugehen, dass alles, was derzeit gegen iranische mullahs wettert,  selbstverständlich und wie von geisterhand gesteuert, den eigenen, mühselig erarbeiteten qualitätskriterien genügt. die iranische opposition ist vielfältiger als sich manche hier vorstellen können und einiges davon will ich bei indymedia wirklich nicht lesen.

 

wie das posting von (anonym. Verfasst am: Sa, 20.06.2009 - 21:26.) zeigt, war kaum etwas des farsi-textes  zusammengefasst oder übersetzt worden und dafür seitenweise unkommentiertes farsi zu lesen.  sind dort nachrichten der letzten tage aufgeführt? wurde masslos übertrieben oder vorsichtig eingeschätzt? welche schlüsse ziehen die autorInnen aus diesen nachrichten?  wird gar für mirhossein moussavi geworben (zu dessen websites 2 links verweisen), der kaum besser ist als einer der übrigen 4 präsidentschaftskandidaten und so wie die anderen auch mit der zulassung zu den wahlen sogar vom wächterrat das gütesiegel für regiemetreue erhalten hat? was für eine message hat das verlinkte video und wie bezieht sich der text darauf, ....

 

das sind so fragen, die ich mir stellen würde, beim moderieren. ich würde vor allem schauen, dass ich jemanden finde, der solche dinge für mich klären kann. jemand, der zumindest farsi übersetzen kann, noch besser sich aber im iran auskennt. ansonsten würde auch ich solche veröffentlichungen lieber mit vorsicht geniessen.

 

gute journalistInnen reflektieren ihre quellen auch und gerade bei so dramatischen situationen wie derzeit im iran kritisch, und besonders dann, wenn  es, so wie im moment, sehr schwer ist, etwas zu verifizieren. und ich gehöre sicher auch nicht zu der sorte rasender berichterstatter, die jede twitterzeile gleich für bare münze nehmen und 10 sek nach ihrem erscheinens schon weiterverbreiten.

 

<noch ein wenig polemik>

wer jetzt immer noch allzugern ungeprüfte farsi-texte kopiert und repliziert, kann gerne mal bei gooya.com schauen, ob was aktuelles für ihn  oder sie dabei ist und die texte am besten in seinen/ihren eigenen blog stopfen. ich empfehle eine bunte mischung, d.h. von jeder der dort aufgeführten websites etwas zu nehmen   ;-)

</ noch ein wenig polemik>

 

@"wird gar für mirhossein moussavi geworben (zu dessen websites 2 links verweisen), der kaum besser ist als einer der übrigen 4 präsidentschaftskandidaten und so wie die anderen auch mit der zulassung zu den wahlen sogar vom wächterrat das gütesiegel für regiemetreue erhalten hat? was für eine message hat das verlinkte video und wie bezieht sich der text darauf, ...."

 

Politsche Zensur und Bevormundung ist kein offizielles Modkriterium von indymedia. Wie bereits bei vorangegangenen Diskussionen: Die user und leser entscheiden was sie lesen wollen und für welche Richtung sie sich entscheiden.

 

Die Seite von Moussavio fungiert derzeit als Nachrichtenseite. So wie er als Katalysator funktioniert. Und wenn du meinst du hättest Talent für Polemik dann bin ich Charly Chaplin.